عملیات طوفان الاقصی که از بامداد روز شنبه ۱۵ مهرماه به صورت مشترک از سوی حماس و جهاد اسلامی علیه رژیم اسرائیل آغاز شد، یکی از پیچیده‌ترین عملیات میدانی رزمندگان فلسطینی در طول دو دهه گذشته تلقی می‌شود که دیوار امنیتی بلند اسرائیل پیرامون غزه را فروریخت و از سوی دیگر، توازن قدرت در سرزمین‌های اشغالی را تغییر داد و رژیم اسرائیل را در بدترین وضعیت خود در چند دهه اخیر در محیط پیرامونی خود قرار داد.

در طول کمتر از ۸ ساعت حداقل ۵ هزار موشک نقطه زن و یکصد پهپاد رادار گریز از سوی حماس به سوی تأسیسات نظامی و اقتصادی اسرائیل در اراضی اشغالی پرتاب شده و گنبد آهنین اسرائیل در رهگیری این موشک‌ها ناکام مانده است.

نیروهای فلسطینی برای شکستن حصار مرزی غزه از مواد منفجره استفاده کرده و سپس با موتورسیکلت، پاراگلایدر و قایق‌های تندرو وارد اراضی اشغالی شدند. برای نخستین بار در طول یک دهه گذشته ارتش رژیم صهیونیستی کلیه نیروهای احتیاط و ذخیره خود را فرا خوانده و این نشان می‌دهد که شرایط در اراضی اشغالی کاملاً بحرانی است.

عوامل زیادی در شکل گیری عملیات طوفان الاقصی وجود دارد که از جمله حملات مکرر صهیونیست‌های افراطی به مسجد الاقصی و مردم فلسطین، حمله پهپادهای اسرائیلی به دانشکده نظامی شهر حمص سوریه و اقدامات تهاجمی کابینه بنیامین نتانیاهو بخشی از دلایل شکل گیری عملیات مسجد الاقصی است.

این عملیات با نام رمز «طوفان الاقصی» که از سوی یکی از مقام‌های رژیم صهیونیستی به‌عنوان «تاریخی که در اسرائیل بدنام خواهد ماند» توصیف شده است، انعکاس عمیقی در داخل اراضی اشغالی داشته و همچنین باعث ایجاد نگرانی در بین متحدان این رژیم چه در سطح منطقه و چه در سطح بین‌المللی شده است.

در این عملیات، مبارزان فلسطینی توانستند شهرک‌ها و اماکن نظامی رژیم صهیونیستی در مجاورت غزه را تحت کنترل خود درآورند. در حالی که پیامد‌های کامل این عملیات هنوز در حال آشکار شدن است، مقیاس و هماهنگی عملیات طوفان الاقصی حاکی از توانمندی عملیاتی جسورانه و تقویت شده از سوی مقاومت فلسطین است.

تأثیر روانی ناشی از وضعیت موجود برای صهیونیست‌ها عمیق بوده است. رژیم صهیونیستی با متزلزل شدن آنچه «برتری نظامی خود» می‌نامید، بدترین شکست استراتژیک خود را در برابر مقاومت فلسطین از زمان ایجاد آن در ۷۵ سال پیش تجربه می‌کند.این عملیات نه تنها قوانین تثبیت شده حاکم بر مناقشه استعماری را لغو کرده، بلکه بیهودگی رویکرد دیرینه رژیم صهیونیستی در قبال فلسطینی‌ها را در چارچوب متغیر منطقه‌ای نیز برجسته کرده است. این عملیات نشان‌دهنده توانایی‌های روبه‌رشد مقاومت فلسطین برای تحقیر ارتش رژیم صهیونیستی بوده که به شدت مورد حمایت آمریکا است. این سطح از نوآوری تاکتیکی در میان گروه‌های مقاومت فلسطین نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم است.

از لحاظ تاریخی، رویارویی بین گروه‌های مقاومت فلسطینی و رژیم صهیونیستی از یک الگوی چرخه‌ای پیروی می‌کرد: اقدامات تلافی‌جویانه و بازگشت به وضعیت موجود شکننده و در عین حال تا حدودی قابل پیش‌بینی. اما این عملیات این هنجار‌ها را زیر پا گذاشت. سطح بی‌سابقه‌ای از هماهنگی و برنامه‌ریزی استراتژیک، با تکنیک‌های پیشرفته در جنگ الکترونیک، عملیات روانی و تاکتیک‌های چریکی، که همگی برتری تکنولوژیکی و قدرت آتش نامتناسب رژیم صهیونیستی را به طور مؤثری نفی می‌کرد، به نمایش گذاشت.

در نتیجه دکترین بازدارندگی رژیم صهیونیستی به کلی از بین رفته است.بی‌ثباتی روانی پس از این عملیات ممکن است از بسیاری جهات به اندازه آسیب فیزیکی آن برای صهیونیست‌ها تأثیرگذار باشد.